عجبــــ وفـــایـــی دآرد این دلتنگــــی...!
تنهـــــاش که میـــذآریـــی میــری تو جمـــع و کلّی میگـــی ومیخنــــدی...
بعد کـــه از همه جـــدآ شدی از کـُنـــج تآریکـــی میآد بیرون
می ایستـــه بغـــل دستــتــــ ... دســتـــ گرمشـــو میذاره رو شونتــــ
بر میگـــرده در گوشــتـــ میگـــه:
خـــوبــی رفیـــق؟؟!!بـــآزم خودمـــم و خـــودتــــ ...

وقتی عشق
توو لحظه لحظه ی زندگی باشه
شیطنتا رنگ دوست داشتن میگیره
ناراحتیا میشه خواستن
خواستن ِ اونی که همه ی وجودته

دلتنگم . . .

مثل مادر بی سوادی . . .

که دلش هوای بچه اش را کرده . . .

ولی بلد نیست شماره اش را بگیره . .

دوباره می نویسم ...
می نویسم از تنهاییم
و سکوت پر از حرفم ؛ حرفهایی از جنس بغض ...
و آسمانی تیره تر از شب ، ابری ، در حسرت ستاره ...
دوباره می نویسم ...
می نویسم از خاطرات دورم
خاطرات شفافی که گذر زمان ماتشان کرد ... به سرعت عمر آدمی ؛
و تنها غباری از حسرت بر دلم به جای گذاشتند .
دوباره می نویسم ...
می نویسم از دل تنگم ...
دلی که همه ی برگهای درخت امیدش ریخته ...
نه! هنوز یک برگ باقی مانده ........... خدا !
و دوباره می نویسم ...
این بار از خودم :

خسته ام ...

به ســَلامـَتی کسی کــه
وقــتی بـَغــلم کــرد تمـــآم تــَنــش لــرزیــد
نه وآســه خوشحـــآلی .. یــآ عشــق بــآزی
واســه تــرس ِ از فــردآی بـدون من

چقـــــد آرامــــــــــشه اینجا..

چه احـــــساســـــی بِهــــِـت دارم..

چه حســـــی بهتـــــر از اینکه

یـــــه جایـــــی توو دِلــِـــتـــــ دارمـــــ

وقتے دو قلــ♥ــب برای یڪـدیگر بتپد…
هیچ فاصلـــ ــہ اے دور نیسـﭞ …
هیچ زمانے زیــــاد نیسـﭞ…
و هیچ عشـــ♥ـــق دیگرے نمے تواند
آن دو را از هم دور کند !
محڪـم تریـטּ برهاטּ عشــ♥ـــق…
اعتمــــــــــــــ♥ــــــــــــاد اسـﭞ…

دلم آرامش وارونه میخواد....یعنی «ش م ا ر ا »

خـــوابهـایـم گاهــ ـ ــ ـــــی ...

زیباتر از زندگـــی ام مـی شـونــد ...

کـاش گـ ــ ــاهــی ...

بــــــرای همیشه خـــواب مــی مــانــدم ......!

امشب چه ناز دانه گلی در چمن رسید

گویی بساط عیش مداوم به من رسید

نور ستاره ای در شب تولدت

انگار که فرشته ای از ازل رسید

فرشته ی من تولدت مبارک

"ﺗﻮ” ﺑﺎﺷﯽ
ﻣﻦ…
ﻗﺪﻡ ﺑﻪ ﻗﺪﻡ ﻓﺪﺍﯾﺖ ﻣﯽ ﺷﻮﻡ
“ ﺗﻮ” ﺑﺎﺷﯽ
ﺍﺯ ﻟﺤﻈﻪ ﻫﺎﯼ ﺩﻟﺘﻨﮕﯽ ﺟﻠﻮ ﻣﯽ ﺯﻧﻢ
ﺑﻪ ﺗﻤﺎﻡ ﺩﺭﻫﺎﯼ ﺑﺴﺘﻪ ﺩﻫﻦ ﮐﺠﯽ ﻣﯽ ﮐﻨﻢ
ﺑﻪ ﺑﻦ ﺑﺴﺖ ﻫﺎ
ﺑﻪ ﺧﯿﺎﺑﺎﻥ ﻫﺎﯾﯽ ﺑﺎ ﯾﮏ ﻧﺎﻡ…
ﺩﻭﺳﺖ ﺩﺍﺭﻡ “ ﺗﻮ” ﺑﺎﺷﯽ
ﻭ ﻣﻦ،
ﻧﺸﺎﻧﯽ ﻫﺎ ﺭﺍ ﮔﻢ ﮐﻨﻢ
ﺭﺍﻩ ﺧﺎﻧﻪ ﺭﺍ ﻫﻢ ﻧﺪﺍﻧﻢ
ﺗﺎ ﻫﻤﻪ ﺑﻔﻬﻤﻨﺪ
ﺑﺮﺍﯼ ﻣﻦ ِ ﮐﻢ ﺣﻮﺍﺱ
ﺧﺎﻧﻪ ﺁﻥ ﺟﺎﺳﺖ ﮐﻪ “ ﺗﻮ” ﺑﺎﺷﯽ

نوشته هایم را میخوانی و

میگویی چه زیبا....

به راستی....!

درد های آدم زیبایی دارد....؟

مردان هم قلب دارن فقط صدایشان،
یواش تر از صدای قلب یک زن است!
مرد ها هم در خلوتشان برای عشقشان گریه میکنند!
شاید ندیده باشی؛ اما همیشه اشک هایشان را در آلبوم دلتنگیشان قاب میکنند!

از یک جایی به بعد ، نه بال بال میزنی !
نه دِل دِل میکنی !
نه داد و بیداد میکنی !
نه گِریه میکنی !
نه مشتتو میکوبی تو دیوار !
نه . . .
از یه جایی به بعد فقط سکوت میکنی یا با خاطراتت زندگی میکنی . . . !  

پروردگارا در گفتن و شنیدن جمله "دوست دارم" چه هست که:

کسی که می گوید...

عاشق تر می شود و کسی که می شنود بی تفاوت تر..

گفته باشم …

من درد میکشم اما تو چشمهایت را ببند،

سخت است بدانم میبینی و بی خیالی…

خـــوابهـایـم گاهــ ـ ــ ـــــی ...

زیباتر از زندگـــی ام مـی شـونــد ...

کـاش گـ ــ ــاهــی ...

بــــــرای همیشه خـــواب مــی مــانــدم ......!

دلــــــــــــــــــت که شکست،
ســـــــــــــــرت را بگیر بـــــــــــــالا ..!
تلافی نکن ، فریاد نزن ، شرمگین نباش.
حواست باشد ؛ دل شکسته، گوشه هایش تیز است..
مبادا که دل و دست آدمی را که روزی دلدارت بود زخمی کنی ،...
مبادا که فراموش کنی روزی شادیش، آرزویت بود…
صبور باش و ساکت.
بغضت را پنهان کن،
رنجت را پنهان تر . . . .

کلاس اول : " باران آمد "
تمام کودکی ام را هر وقت باران آمد ، جشن گرفتم
هر وقت باران آمد ، زیر باران آرزو کردم
هر وقت باران آمد آسمان را با شوق در آغوش گرفتم
اما سالهاست که در سرنوشتم زمانی باران می آید که ابری نیست،
جایی از زمین خیس نمیشود،
و لحظـــــــ ها بـــــــــاران دلتنگ ترین لحظه های عمر میشود...
آسمان ابری نیست اما : " باران دلتنگی آمد "

 برایش می‌نویسم

دوستت دارم

می‌دانم که نمی‌داند

و می‌دانم که می‌خواند

دلم داره واسه تو پر پر میزنه...

وقتی مـــــرد با تمام غرورش
با تمام احساسش
با تمام دانه های اشکش
میگوید . . . " دلــــم برایت تنگ شده "
یعـــــنی . . . خیلی دوستــــــت دارد . . . ♥ ♥ ♥

 من غرورم را مديون بارانم

خـــدایـا الـتــمـاســـــت مـیـــــکـنـم

ایـــــــمـانـــــم را بـا آغـــــــوش او مَـحَـــــک نَـــــزَن

کــــافَـــر مـی شــــــــوم...

آغوش تــــ❤ـــو

متراد؋ امنیت است

آغوش تــــ❤ـــو

ترس‌هــاے مرا می‌بلعد

لغت نامهــ‌هــا دروغ می‌گـ؋ـتند

آغوش تــــ❤ـــو

یعنے پایان سردرد‌هــا

یعنے آغاز عاشقانهــ‌ترین رخوت‌هــا

آغوش تــــ❤ـــو یعنے "من" خوبم!

بلند نشوے بروے یڪ وقت!

بغلم ڪن

من از بازگشتِ بے هــواے ترس‌هــا می‌ترسم...

...`*•.¸★★¸.•¨`*•.¸★`*•.¸★★¸.•¨`*•.¸★`*•.¸★

زندگی ذره كاهیست ، كه كوهش كردیم
زندگی نام نکویی ست كه خارش كردیم
زندگی نیست بجز نم نم باران بهار ،
زندگی نیست بجز دیدن یار ،
زندگی نیست بجز عشق ،
بجز حرف محبت به كسی ،
ورنه هر خار و خسی ،
زندگی كرده بسی ،
زندگی تجربه تلخ فراوان دارد ،
دو سه تا كوچه و پس كوچه و
اندازه ی یك عمر بیابان دارد .
ما چه کردیم و چه خواهیم کرد
در این فرصت کم ؟!